آرایه های معنوی_قسمت اول
١- مراعات نظیر (تناسب ) :
از متداول ترین آرایه های ادبی در ادبیات کلاسیک و معاصربه شمار می آید و آن عبارت است از آوردن دو یا چند واژه در یک بیت یا عبارت که در خارج از آن بیت نیز رابطه ای خاص میان آن ها برقرار باشد.
مانند :
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند / تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری (سعدی )
با ساربان بگویید احوال آب چشمم / تا بر شتر نبندد محمل به روز باران (سعدی )
از داس دروگر وقت هیچ روینده را زینهار نیست (شکسپیر)
بیستون بر سر راه است مباد از شیرین/ خبری گفته و غمگین دل فرهاد کنید
۲- تضاد ( طباق )
هرگاه دو واژه با معنای متضاد دریک بیت یا عبارت به کار رود آرایه ی تضاد پدید می آید.
نمونه :
غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود / ز هرچه رنگ تعّلق پذیرد آزاد است (حافظ )
نه شاخش خشک گردد روز سرما / نه برگش زرد گردد روز گرما (فخرالدین اسعدگرگانی )
بسیار سیه سپید کرده است / دوران سپهر لاجوردی
٣- تناقص (پارادوکس )
اگر دو مفهوم متضاد را به هم نسبت دهیم یا آن دو را با هم جمع کنیم، آرایه ی تناقص شکل می گیرد. آشتی دادن دو متناقص را پارادوکس (متناقض نما) گویند.
نمونه :
" جیب هایم پر از خالی است " که برای عمق بخشیدن به سخن، دو صفت متضاد «پر» و «خالی» را با هم به کار برده ایم.
حاضر غایب، فریادسکوت و گشنه پلو نمونه های دیگری از آرایه ی متناقض است.
نمونه ها ی بیش تر:
- جامه اش شولای عریانی است. (اخوان ثالث ) شولا (نوعی جامه ) که با صفت عریانی همراه شده است.
- از تهی سرشار، جویبار لحظه ها جاری است. (اخوان ثالث) تهی و سرشار دو صفت متضاد است.
- دولت فقر خدایا به من ارزانی دار / کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است (حافظ)
دولت یعنی خوشبختی و ثروت، که متضاد فقر است.
- ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی / از این باد ار مددجویی، چراغ دل بر افروزی (حافظ)
بر افروختن چراغ به باد نسبت داده شده است که خود عاملی است برای خاموش شدن چراغ
طنز یعنی گریه کردن قاه قاه / طنز یعنی خنده ی پر اشک و آه
ادامه در قسمت بعد...